امیرکبیر/ علی اکبر ولایتی/ کتاب های جیبی، وابسته به موسسه انتشارات امیرکبیر/ سال 1389/ 289 صفحه/ 2890 تومان
کتاب «امیرکبیر» با تالیف دکتر علیاکبر ولایتی، در قالب سومین عنوان از مجموعه «آفرینندگان فرهنگ و تمدن اسلام و بوم ایران» توسط نشر امیرکبیر منتشر شد.
راجر سیوری نوشته است از زمان مرگ شاه عباس صفوی سیر نزولی اقتدار ایران شروع شد. جسم آفتزده ایران تحت تاثیر استبداد داخلی و استعمار خارجی، هر روز علیلتر میشد و همچون انسان رنجوری که سد دفاعی بدنش میشکند هر روز بیش از گذشته مورد هجوم امراض گوناگون قرار میگرفت. استثناهایی مانند نادرشاه افشار و کریمخان زند هم نتوانستند جلوی این سقوط را بگیرند.
سیل وابستگی همه چیز را با خود برده بود. در این میان مردانی راسخ چون زبر حدید به عزم رهایی ایران قیام کردند و تا آخرین نفس ایستادگی کردند و به سهم خود در بیداری و ایستادگی ملت ایران تاثیرات ارزشمندی گذاشتند که بیتردید امیرکبیر یکی از این مردان مومن و میهن دوست است. این کتاب در 14 فصل برای معرفی بهتر این شخصیت تدوین شده است.
در این کتاب تلاش شده است در عین ایجاز و اختصار، از زاویهای تا حدودی متفاوت به شخصیت و نقش امیرکبیر نگاه شود. فصل اول کتاب، ایران پیش از صدارت امیرکبیر را تصویر میکند و فصل دوم به تاریخ قاجار از آغاز تا زمان امیرکبیر میپردازد. در فصلهای سوم تا ششم هم سفر روسیه، سفر ایروان و سفر به عثمانی مورد بررسی قرار میگیرند. فصل ششم آغاز صدارت میرزاتقیخان امیرکبیر را روایت میکند که ماجرای ازدواج او با خواهر ناصرالدین شاه هم در این میان آمده است.
فتنههای باب و سالار از جمله مطالبی هستند که در فصل هفتم با موضوع «شورش علیه صدراعظم» آمدهاند. روابط با انگلستان، روسیه، فرانسه، امرای آسیای مرکزی، عثمانی و دولتهای دیگر هم مطالب فصل هشتم کتاب با عنوان «ت خارجی امیرکبیر» را تشکیل میدهند. در ادامه کتاب اصلاحات و فعالیتهای سازنده امیرکبیر روایت میشوند. فصل نهم و دهم کتاب، به ترتیب به موضوعات اصلاحات امیرکبیر و تاسیس دارالفنون اختصاص دارند.
به عنوان مثال در فصل دهم که «تاسیس دارالفنون« نام دارد، بخشی به نام امیرکبیر و بهداشت همگانی قرار دارد که مایهکوبی آبله، نظارت بر کار پزشکان و اقدامات امیرکبیر برای بهبود بهداشت همگانی نقل شده است. در فصل یازدهم، خدمات عمومی میرزا تقیخان امیرکبیر و در فصل دوازدهم هم درباره اعتقادات دینی او مطالبی درج شده است. فصل سیزدهم کتاب به فرجام امیرکبیر پرداخته و در فصل چهاردهم هم باب آشنایی با کتابشناسی امیرکبیر به روی خواننده گشوده میشود.
خواندن یک صفحه از این کتاب: صفحه 77
همان طور که اشاره شد، خدمات و زحمات میرزا تقی خان امیرکبیر برای به تخت نشاندن ولیعهد، ناصرالدین میرزا، به سلطنت موجب رضایت کامل ناصرالدین شاه شد و شاه به او نزدیک تر و با او صمیمی تر شد تا آنجا که پس از چهارماه و اندی تصمیم گرفت که خواهر خود، عزت الدوله، را به همسری امیر درآورد.
می گویند در ابتدا، عزت الدوله به این وصلت راضی نبود ولی بعداً بر اثر اصرار مادر و برادر خود، یعنی مهدعلیا و ناصرالدین شاه، به این ازدواج رضایت داد: در ناسخ التواریخ در این باره چنین آمده است:
و هم در این سال چون روزی چند از جلوس شاهنشاه ایران سپری شد، و کار صدارت اعظم بر میرزا تقی خان امیرنظام راست بایستاد، ملک الملوک ایران همی خواست تا قُواد سپاه و بزرگان درگاه بی اکراه خاطر امر و نهی میرزا تقی خان را حاضر باشند. لاجرم او را به شرف مصاهرت قرین مفاخرت ساخت و خواهر خویش را روز جمعه بیست و دوم شهر ربیع الاول با او عقد بست و شب چهارشنبه چهارم ربیع الثانی او را به سرای میرزاتقی خان فرستاد. بدین انتساب، که با خانواده سلطنت حاصل کرد، تمامت شاهزداگان او را فروتن شدند (سپهر، ج 3، ص 1005).
زن اول امیرکبیر، که در زمان صدارتش از او جدا شد، جان جان خانم، دختر عمویش بود یعنی دختر حاج شهباز خان، که از او سه فرزند داشت: میرزا احمد خان مشهور به «امیرزاده» و دو دختر که بعدها یکی زن عزیزخان آجودان باشی سردار کل، دوست قدیمی امیر، شد و دیگری به عقد میرزا رفیع خان موتمن درآمد. زن امیر در سال 1285 ق، یعنی بعد از فوت امیرکبیر، با دختر بزرگش، سلطان خانم، به زیارت مکه رفت و ظاهراً یکی دوسال بعد در آذربایجان درگذشت.
زن دوم امیر ملک زاده خانم، ملقب به عزت الدوله، تنها خواهر تنی ناصرالدین شاه بود. عقد ازدواج امیرکبیر با عزت الدوله شانزده ساله روز جمعه 22 ربیع الاول سال 1265 انجام گرفت. فراهم کردن مقدمات جشن عقد عروسی بر عهده میرزا نبی خان امیر تومان، پدر میرزاحسین خان سپهسالار، بود.
طبق قباله عقد شویی، مهر عزت الدوله 8 هزار تومان نقد اشرفی ناصرالدین شاهی، هجده نخودی، و یک جلد قرآن بود. درباره ازدواج با عزت الدوله، امیرکبیر ضمن نامه ای به شاه چنین نوشت: «از اول بر خود قبله عالم. معلوم است که نمی خواستم در این شهر صاحب خانه و عیال شوم. بعد به حکم همایون، و برای پیشرفت خدمت شما، این عمل را اقدام کردم.» (آدمیت، ص 24)
فرآوری: رویا فهیم
بخش کتاب و کتابخوانی تبیان
تحولات امیرکبیر در کمتر از چهار سال صدارت
امیرکبیر
که پایهگذار اندیشهی ترقی در ایران بهشمار میرود، در مدت سهسال و
یکماه و 27روز خود یک ت مستقل و ملی در پیش گرفت.
زمامداری
امیرکبیر وارث وضعی کاملا نامساعد و مملو از مشکلات و موانع برای خدمت و
کار بود او موقعی مصدر کار شد که همه چیز و همه جای مملکت را فساد فرا
گرفته بود. کادر هیئت حاکمه به صورت غیرقابل اصلاحی در فساد غوطهور بود.
جنوب و شمال کشور مثل موم در دست انگلیس و روس قرار داشت. دربار بیش از آلت
بیارادهای در دست بیگانگان چیزی نبود.
ارتش بهصورت سازمانی در جهت سرکوبی و ناراحت کردن مردم درآمده بود. نیروی دریایی که در آن تاریخ برای کشورهای مجاور دریاها نقش حیات و مرگ را داشت، اصلا در ایران وجود نداشت. صنعت بهصورت موجود در کشورهای پیشرفتهی آن روز دنیا، ابداً در ایران بهچشم نمیخورد و صنایع دستی مختصری هم که بود در مقابل هجوم و حملهی سیل مصنوعات کشورهای مترقی، رو به ورشکستگی میرفت.
کشاورزی و دامداری به همان وضع قرون
وسطی باقیمانده بود. اگر کسی هم به فکر بهرهبرداری از معادن و ذخائر و
ثروتهای خدادادی کشور میافتاد با توجه به وضع زمامداران و کارشکنیهای
یغماگران خارجی منصرف میشد.
علم و ادب و هنر مخصوصا علومی که به تازگی در غرب رواج پیدا کرده بود، کفر و الحاد بهشمار میرفت و با اینکه تا آن روز در اروپا قدمهای بلندی به طرف تکامل و ترقی برداشته شده و در اثر ارتباط و آمد و شد، آن پیشرفتها از نظر سردمداران ایران پوشیده نبود، در ایران اقدامی برای اقتباس آن ترقی بهچشم نمیخورد. در عوض، بازار رشوه و ی و و تعدی و زورگویی هرچه بخواهد رواج داشت. القاب پرطمطراق و عناوین پرزرق و برق که حاکی از روح تنمّر و تفکر عدهای مغرور بود، در میان طبقهی بالا و هزار فامیل دست به دست میگشت. در این وضعیت امیرکبیر شروع به اصلاحات در دو جناح داخلی و خارجی کرد.
اصلاحات اجتماعی امیرکبیر
امیرکبیر،
دستور داد که رسم قمهکشی و لوطیبازی از شهرها و راهها برداشته شود. وی
حمل اسلحه سرد و گرم را ممنوع کرد. وی قاعده بستنشینی را لغو کرد.
اصلاحات مذهبی امیرکبیر
امیرکبیر،
در پی منع قمهزنی و اصلاح امور روضهخوانی برآمد. وی نسبت به علمای مذهبی
با احترام خاصی برخورد میکرد، با این حال میرزا ابوالقاسم امام جمعه
تهران، از جمله ونی بود که به شدت به مخالفت با امیرکبیر برخاست و
بسیاری از ون دیگر نیز به همراهی با او برخاستند.
امیرکبیر و حذف القاب و عناوین
امیرکبیر،
القاب و عناوین فرمایشی را موجب زیانهای اجتماعی میدانست و در نامیدن
دیگران به گفتن واژه "جناب" اکتفا میکرد، حتی نسبت به مقام صدارت.
امیرکبیر و سر و سامان دادن به ارتش
امیرکبیر،
مشق و دروس ارتشیان و تسلیحات آنها و برکشیدن صاحبمنصبان بیطرف و نهادن
شغل و سمت در مقابل افراد و حذف مشاغل بیفایده در نظام سازمانی را
پایهگذاری کرد. رسم بخشیدن مناصب بیشغل را برانداخت و معیار ترفیع
صاحبمنصبان، شایستگی ایشان گشت.
مهماتسازی در زمان امیرکبیر رشد کرد و
توپریزی و باروتسازی تبریز دوباره رونق گرفت. در زمان امیرکبیر وضع لباس
ارتش مرتب و منظم شد. به دستور وی لباس سربازان از پارچه ایرانی بود.
یکی از مواد مهم برنامهی امیرکبیر در ترقی ایران ایجاد صنایع جدید بود
20 دی ماه سالروز شهادت یکی از بزرگترین مفاخر تاریخ ایران است که در دوران قاجار با اقدامات اصلاحی و اساسی خود توانست، کشور را از ورطه نابودی نجات دهد.
درباره این سایت